چه کسی حقیقت Sojourner بود؟
سوژورنر حقیقت ، یک تبادلگر و فعال حقوق ن آفریقایی آمریکایی بود که به خاطر سخنرانی خود در مورد نابرابری های نژادی "آیا من یک زن نیستم" ، معروف و شناخته شده در سخنرانی خود در مورد نابرابری های نژادی ، "آیا من یک زن نیستم" ، که در سال 1851 به طور هم زمان در کنوانسیون حقوق ن اوهایو تحویل داده شد.

حقیقت به بردگی متولد شد ، اما در سال 1826 با دختر شیرخوار خود به آزادی گریخت. او زندگی خود را وقف آرمانگرایانه کرد و به استخدام نیروهای سیاه برای ارتش اتحادیه کمک کرد. اگرچه حقیقت کار خود را به عنوان یک جبهه گرا آغاز کرد ، اما علل اصلاحات گسترده و متنوع ، از جمله اصلاحات زندان ، حقوق مالکیت و حق رأی جهانی بود.

حقیقت Sojourner

عکس: کتابخانه کنگره

خانواده
مورخان تخمین می زنند که حقیقت (متولد ایزابلا بامفری) احتمالاً در حدود سال 1797 در شهر سوارتکیل ، در شهر اولستر ، نیویورک به دنیا آمد. با این حال ، تاریخ تولد حقیقت ، مانند کودکانی که در بردگی متولد شده اند ، ثبت نشده است.

حقیقت یکی از همان 12 کودک بود که جیمز و الیزابت باومفری به دنیا آوردند. پدر وی ، جیمز بامفری ، برده ای بود که در غنا امروزی اسیر شد. مادرش الیزابت بامفری که به نام مائو مائو بت نیز شناخته می شود ، دختر بردگان اهل گینه بود.

اوایل زندگی به عنوان یک برده
خانواده Baumfree متعلق به سرهنگ هاردنبرگ بود و در املاک سرهنگ در Esopus نیویورک در 95 مایلی شمال شهر نیویورک ست داشتند. این منطقه زمانی تحت کنترل هلندها بود و هر دو باومفورس و هاردنباوها در زندگی روزمره خود به زبان هلندی صحبت می کردند.

پس از مرگ سرهنگ ، مالکیت باومفورس به پسرش ، چار منتقل شد. Baumfrees پس از مرگ چار هاردنبرگ در سال 1806 از هم جدا شد. حقیقت 9 ساله ، معروف به "خوشگل" در آن زمان ، با یک گله گوسفند به قیمت 100 دلار در حراج فروخته شد. صاحب جدید وی مردی به نام جان نیلی بود که حقیقت آن را خشن و خشن دانست.

طی دو سال بعد ، حقیقت دو بار بیشتر فروخته می شود ، سرانجام برای اقامت در املاک جان دومانت در وست پارک پارک نیویورک. در این سالها بود که حقیقت برای اولین بار انگلیسی یاد گرفت.

کارت کابینت حقیقت سوژورنر ، 1864. مجموعه موزه ملی تاریخ و فرهنگ آفریقای آمریکایی (NMHAAC) ، 2013.207.1.

عکس: حسن نیت ارائه دهنده مجموعه موزه ملی تاریخ و فرهنگ آفریقای آمریکایی

همسر و فرزندان حقیقت سوجورنر
در حدود سال 1815 ، حقیقت عاشق برده ای به نام رابرت از مزرعه همسایه شد. این دو نفر یک دختر به نام دایانا داشتند. صاحب رابرت این رابطه را منع کرد ، زیرا دایانا و هر کودک بعدی که توسط اتحادیه تولید شود ، بیشتر از آنکه مالک خود باشد ، متعلق به جان دومانت است. رابرت و حقیقت هرگز یکدیگر را ندیدند.

در سال 1817 ، دومان حقیقت را وادار کرد تا با یک برادر بزرگتر به نام توماس ازدواج کند. ازدواج این زوج منجر به داشتن یک پسر به نام های پیتر و دو دختر به نام های الیزابت و سوفیا شد.

سالهای اولیه آزادی
ایالت نیویورک که در 1799 مذاکره برای لغو برده داری را آغاز کرده بود ، همه بردگان را در 4 ژوئیه 1827 رهایی بخشید. این تغییر به زودی برای حقیقت به نتیجه نرسید.

پس از آنکه جان دمانت در اواخر سال 1826 به قولی برای رهایی بخشیدن به حقیقت مجدداً قدم برد ، با دختر خردسال خود ، سوفیا فرار کرد. دختر و پسر دیگر او در پشت ماندند.

اندکی پس از فرار او ، حقیقت دریافت که پسرش پیتر که در آن زمان 5 ساله بود به طور غیرقانونی به مردی در آلاباما فروخته شده است. او موضوع را به دادگاه برد و سرانجام بازگشت پیتر از جنوب را تضمین کرد. این پرونده از اولین مواردی بود که یک زن سیاه پوست با موفقیت یک مرد سفید پوست را در دادگاه ایالات متحده به چالش کشید.

سالهای اولیه آزادی حقیقت با مشکلات و مشکلات بسیاری عجیب روبرو شد. حقیقت به مسیحیت گروید و در سال 1829 به همراه پسرش پیتر به شهر نیویورک رفت و در آنجا به عنوان خانه دار اشیاء مسیحی الیاس پیرسون کار کرد. وی سپس به خانه رابرت متیوز ، معروف به حضرت متیاس ، که برای او نیز به عنوان خانه دار کار می کرد ، حرکت کرد. متیس به عنوان یک مرد پیر و یک رهبر فرقه شهرت روزافزونی داشت.

اندکی پس از آنکه حقیقت خانوارها را تغییر داد ، الیاس پیرسون درگذشت. رابرت متیوز برای بهره‌مندی از ثروت شخصی خود به مسمومیت پیرسون متهم شد و فولگرها ، زوجی که عضو فرقه او بودند ، تلاش کردند تا حقیقت را در این جنایت دخیل کنند.

در صورت عدم وجود مدارک کافی ، متیوز تبرئه شد. از آنجا که او به موضوع مورد علاقه مطبوعات پنی تبدیل شده بود ، تصمیم گرفت به سمت غرب حرکت کند. در سال 1835 ، حقیقت یک دعوای تهمت علیه Folgers آورد و برنده شد.

پس از نجات موفقیت آمیز پسرش ، پیتر ، از برده داری در آلباما ، مادر و پسر تا سال 1839 در کنار یکدیگر ماندند. در آن زمان ، پیتر کار در کشتی صید نهنگ به نام منطقه نانوتکت را گرفت.

حقیقت بین سالهای 1840 و 1841 از پسرش سه نامه دریافت کرد. اما کشتی در سال 1842 به بندر بازگشت ، اما پیتر سوار هواپیما نبود. حقیقت هرگز از او نشنیده است.


فسخ و حقوق ن
در اول ژوئن سال 1843 ، ایزابلا بامفری نام خود را به حقیقت سوژورنر تغییر داد و زندگی خود را وقف متدویت و لغو برده داری کرد.

در سال 1844 ، حقیقت به انجمن آموزش و صنعت Northampton در Northampton ، ماساچوست پیوست


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها